8

جوان و ضرورت انس با قرآن

  • کد خبر : 1496
جوان و ضرورت انس با قرآن
انس با قرآن موجب خودسازى، از بين رفتن خودبينى، زدودن حب دنيا و كليه صفات منفى و زشت و ناميمون مى شود.

قرآن تنها كتاب آسمانى است كه از تحريف ايمن مانده و معتبرترين منبع علوم و معارف اسلامى است كه معجزه جاويدان و ارجمندى رسول اكرم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله‏ و سلم گرديد و مايه حيات روحانى و جسمانى و زندگى فردى و جمعى مسلمانان شد؛ زيرا اين صحيفه الهى چلچراغى است درخشنده، كه هرگز تابندگى آن فرو نمى‏نشيند و بنيانى است كه پايه‏ هاى آن هرگز تزلزل نمى‏پذيرد. رسالت اين چراغ فروزنده از چهارده قرن پيش در ابعاد مختلف زندگانى بشر آغاز شد و تا ابد ادامه خواهد يافت.

در جهان پرآشوب امروزى كه ارزش‏ها در ميان گرد و غبار برخاسته از سم اسبان دنياطلبان زراندوز و يورش تبليغاتى ناميمون دگرانديشان غرب‏پرست، به فراموشى سپرده شده، خلأ معنويت بيش از هر زمانى رخ مى‏نمايد و موجبات انزجار و روگردانى بشر از زندگى سرد، دلمرده و بى‏انگيزه كنونى را فراهم كرده است.

از اين‏رو، شناخت قرآن و هم‏نشينى با آن براى هر مسلمانى خصوصاً نسل جوان كه داراى انديشه‏ اى زلال، و راستين است و هنوز پاكدامنى و پاك نهادى او با آرايه ‏هاى فكرى سكولاريزم مواجه نشده، و از سويى كنجكاوى‏هاى فطرى او، وى را در برابر انبوى از پرسش‏ ها قرار مى‏ دهد، بيش از هر روز ديگر امرى بايسته به نظر مى‏ رسد؛ بايستگى آن بدان ‏جهت است كه رسول‏ اكرم صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله‏ و سلم فرمود : «اذا اَلْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ اَلْفِتَنُ كَقِطَعِ اَلْلَيْلِ اَلْمُظْلِمْ فَعَلَيْكُم بِالْقُران» هرگاه فتنه‏ ها چون شب تار شما را محاصره نمود، به قرآن روى آوريد.

قرآن كه سرچشمه دين و ايمان و فرهنگ معنى‏ بخش زندگى مادى و معنوى انسان‏ها است اگر در قلب انسان نقش بندد هميشه ماندگار خواهد بود و انسان نيز پايدار خواهد ماند.

نقش «قرآن» چون در اين عالم نشست                نقش‏هاى پاپ و كاهن را شكست
فاش گويم آنچه در دل مضمر است                 اين كتابى نيست چيز ديگر است
چون به جان در رفت جان ديگر شود               جان كه ديگر شد جهان ديگر شود
همچو حق پنهان و هم پيداست اين                 زنده و پاينده و گوياست اين

اقبال لاهورى

آنچه اهميت دارد، چگونگى انس با اين منشور هدايت است. در واقع بايد ديد چگونه انسان بايد قرآن‏گرا باشد، و امور خود را به قرآن پيوند زند و قرآن جزء باورهاى درونى او شود؟

بهترين راه براى انس با قرآن انديشيدن در كلام‏الله مجيد و تعمّق در مفاهيم و معانى آن است؛ و قرآن نيز انسان‏ها را تشويق به تفكر و انديشه مى‏كند : «أَفَلاَ يَتَدَبَّروُنَ ألْقُرآنَ» .

اساساً خداوند فلسفه پيدايش و نزول قرآن را تدبر امت در آيات آن و شناخت حقايق مى‏داند تا اين كه حقيقت براى او آشكار گردد : «كِتَابٌ أَنزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَبَّروُا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواألْألْبابِ»؛  قرآن كتاب مبارك و عظيم‏الشأن است كه بر تو فرو فرستاديم تا امت در آياتش انديشه كنند و صاحبان مقام عقل، متذكر حقايق آن شوند. درآيات ديگر تدبر در آيات خلقت نيز مورد تأكيد كتاب الهى است.

وقتى قرآن مى‏فرمايد : «أَوَلَم يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ أللَّهَ ألْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى أللَّهِ يَسِيرٌ»؛  انسان به چگونگى خلقت و مرگ پى مى‏برد.

و هم‏چنين وقتى مى‏فرمايد : «أَلَمْ تَرَ أَنَّ أللَّهَ يُزْجِىَ سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَاماً فَتَرَى ألْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَـلِهِ وَ يُنَزِّلُ مِنَ ألسَّمَآءِ مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرَدٍ»؛  انسان به چگونگى خلقت باران و تگرگ پى مى‏برد. در واقع انسان را به تفكر و تعمق فرو مى‏برد.

بنابراين اگر انسان قرآن را با تفكر و تأمل بخواند، شناخت او به نشانه‏هاى خداوند و قدرت و اقتدار او، و فلسفه خلقت موجودات، بيشتر مى‏شود كه اين خود موجب پيوند و عشق انسان به قرآن مى‏گردد.

از اين‏رو مسلمانان صدر اسلام قرآن را آگاهانه و عاشقانه مى‏خواندند و در ابعاد گوناگون هر آيه به دقت مى‏انديشيدند و قرآن را انيس و مونس خود ساخته بودند.

قرآن انيس متقين است :

اميرالمؤمنين عليه‏السلام در نهج‏البلاغه خطبه همام درباره اوصاف متقين فرمود : اَمّا الليلُ فَصافُّون اَقدامَهُم»؛ هنگام شب پاهايشان براى عبادت جفت مى‏شود.

«تالين لاَِجْزاءِ اَلْقُرآن»؛ آن‏گاه قسمت‏هاى مختلف قرآن را تلاوت مى‏كنند. «يُرتِّلُونَه تَرْتِيلاً»؛ قرآن خواندنى از سر تامل و انديشه. «يُحَزِنُونَ بِهِ اَنْفُسَهُم»؛ قرآن را با حزن مخصوصى كه از قلبشان پيدا مى‏شود مى‏خوانند.
امام زين‏العابدين عليه‏السلام در مناجاتش با خداوند سبحان، مى‏فرمايد : «وَ اَجْعَلِ اَلْقُرآنَ لَنا فِي ظُلْمِ الَلْيالي مُونِسَاً»؛ خداوندا! قرآن را در تاريكى‏هاى شب هم‏نشين ما قرار ده.

شهيد مطهرى فرمود : قرآن را بايد با دقت و شور وافر خواند.ائمه عليهم‏السلام قرآن را با چنان شورى مى‏خواندند كه رهگذرانى كه صداى آن‏ها را مى‏شنيدند، بى‏اختيار مى‏ايستادند و منقلب مى‏ شدند و مى‏ گريستند.

آثار انس با قرآن

انس با قرآن آثار بسيار با بركتى دارد كه از جمله مى‏توان به موارد زير اشاره كرد :

الف) تفكر در عمل :

ايجاد زمينه تفكر و انديشه در كارها. و پرهيز از خودسرى‏ها را در انسان فراهم مى‏ كند.

ب) آينده نگرى :

آينده‏ نگرى و مآل‏بينى. افق بسيار روشنى از آينده و مآل‏بينى انسان را پيش پاى نمايان مى‏ كند.

ج) خودسازى :

انس با قرآن موجب خودسازى، از بين رفتن خودبينى، زدودن حب دنيا و كليه صفات منفى و زشت و ناميمون م ى‏شود، زيرا قرآن اين‏گونه صفات را ناپسند مى‏شمارد. چنين انسانى خود را اسير دنيا نمى‏ سازد بلكه دنيا و آنچه را در آن هست، مسخر خود مى‏سازد و به عنوان ابزار كار جهت تعالى انسان‏ها به خدمت مى‏ گيرد؛

د) نگرشى نو بر عالم :

با قرآن بودن و هم‏زبان شدن، اين ديد را در انسان پديد مى‏آورد كه جهان را با نگرشى نو و از دريچه‏ اى با چشم‏ اندازهاى تازه مى‏ بيند و بدان ژرف‏تر نگاه مى‏كند.

ه ) بهسازى جامعه :

از آنجايى كه قرآن مجموعه‏اى از دستورهاى عبادى، اخلاقى، تربيتى و احكام اجتماعى، سياسى، حقوقى، اقتصادى و مشتمل بر پندهاى تاريخى و لطايف را ادبى را در خود جمع كرده، فوق زمان و مكان است و براى همگان و در همه عصرها نازل شده و مايه بيدارى همه جهانيان است. ضمن اين كه نيز نويدبخش قسط و عدل براى همه جوامع انسانى مى‏باشد.

و) مهجوريت‏ زدايى از قرآن :

پيامبر اسلام صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله‏ وسلم از مردم زمان خود به خداوند شكايت مى‏ برد، و مى‏فرمايد : «يا رَبِّ اِنَّ قَوُمِى اِتَخَذُوا هَذَا اَلْقُرآنَ مَهْجُوراً» خداوندا! امت من قرآن را تنها گذاشتند، چون ارتباط آنان با قرآن كم‏رنگ شده و از آن دورى گزيده‏ اند.

امروز نبايد بگذاريم قرآن به سان گذشته تنها بماند، زيرا عصر ما، عصر قرآن محورى و بازگشت به قرآن و توسل به ثقل اكبر و اصغر است تا از اين ره‏گذر توشه‏اى به ديار ابديت ببريم، گرچه جامعه اسلامى ما به بركت انقلاب اسلامى كه وام‏دار قرآن است رويكرد تازه‏اى به قرآن دارد، و سخنان امام راحل رحمه‏ الله و ره‏نمودهاى مقام معظم رهبرى ـ مد ظله العالى ـ و حضور ايشان در مجالس انس و تدريس قرآن، رونق تازه و پرشورى را به دوستداران قرآن داده، و آهنگ گرايش به قرآن و معارف دل‏پذير آن فراگير شد، لكن جوانان كه نشاط خاص خود را دارند مى‏بايست با قرآن كه بهار دل‏هاست و رازهاى بسيارى در خود دارد، انس بيشترى داشته باشند تا اين گل‏واژه‏هاى بهارى، روح و جسم لطيف آنان را عطرآگين نمايد و چراغى فروزان براى هدايت آنان به سوى حق باشد و بركات مادى و معنوى آن را با چشم سر و چشم دل ببينند.

گر تو مى‏خواهى مسلمان زيستن                  نيست ممكن جز به قرآن زيستن

اقبال لاهورى

امام امت در اين خصوص چنين بانگ هشدار برآورد و به آينده‏ سازان مى‏ فرمايد : «شما اى فرزندان برومند اسلام… تدريس قرآن در هر رشته‏ اى از آن را محطّ نظر و مقصد اعلاى خود قرار دهيد. مبادا خداى ناخواسته در آخر عمر كه ضعف پيرى بر شما هجوم كرد، از كرده‏ ها پشيمان و تأسف بر ايام جوانى بخوريد».

لینک کوتاه : https://www.mrhosseini.ir/?p=1496

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰